Wednesday 1 December 2010

شرط مادر سهراب اعرابى همه زندانيان سياسى را تبرئه و آزاد كنيد

شرط مادر سهراب اعرابى براى گذشت از خون شهيدش:

همه زندانيان سياسى را تبرئه و آزاد كنيد


چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۹
جرس
پروين فهيمى، مادر سهراب اعرابى، از شهداى پس از انتخابات رياست جمهورى سال گذشته، با وجود گذشت يك سال و شش ماه از شهادت پسرش، مى‌گويد كه شكايتش در مورد معرفى قاتل فرزندش، از سوى مسئولان بى پاسخ مانده، اما او همچنان خواستار معرفى قاتل سهراب است.
او در گفت‌و‌گويى با خبرنگار كلمه مى گويد: “نمى گذارم خون پسرم پايمال شود، حتى اگر من را بكشند، بالاتر از سياهى رنگى نيست، بالاتر از مرگ هم چيزى نيست.”
خانم فهيمى تنها شرط گذشتن از خون پسرش را آزادى تمام زندانيان سياسى مى داند و در اين مورد مى گويد: “اگر همه زندانيان سياسى را با اعلام برائت آزاد كنند از خون سهراب مى گذرم، چون حداقل مى دانم خون فرزندم باعث آزادى ديگران شده است. اما اگر قرار باشد كه فرزندم را كه كشته اند و زندانيان هم در زندان باشند از خون سهراب نمى گذرم و تا مشخص نشدن قاتلش ساكت نخواهم بود.”

خانم فهيمى آخرين بار كى سهراب را ديديد؟
چند شب پيش. به خوابم آمد. سرش رو روى سينه من بود. دستم را توى موهاش بردم و … مدت ها بود خوابش را نديده بودم.

پس هنوز با شماست؟
همه جا از سهراب نشانه است، مگر مى توان فراموش كرد.از من گرفتندش.

چند وقت از شكايت شما به مسئولان مى گذرد؟
از ۲۵ خرداد ۸۸ كه سهراب به خانه نيامد همان شب از تمام بيمارستان ها سراغ فرزندم را گرفتم.هر بيمارستانى كه مى رفتيم حدود ۴۵ زخمى داشتند كه معلوم نيست سرانجام آن ها چه شد. بچه ام را پيدا نكردم، صبح روز بعد كلانترى محل رفتم و اعلام مفقودى كردم، تمام ادارات دادگاه ها، پليس امنيت، دادستانى همه جا را گشتم كه هر كدام حرف متفاوتى مى زدند يكى مى گفت در حال بازجويى است يا مى گفتند اوين است و …اين رفت و آمدهاى ما ادامه داشت كه نزديك به يك ماه بعد روز ۲۰ تير ماه كه باز براى پيگيرى رفته بودم آگاهى گفت شناسايى شده است. با اين حال براساس نامه اى كه پزشك قانونى به ما داده تاريخ شهادت ۲۹ خرداد قيد شده است. ۸روز بعد از آن شكايت كردم كه تا الان هم جوابى ندادند.

چه مواردى در شكايت شما قيد شده است؟
بايد بگويند اگر فرزند من ۲۵ خرداد شهيد شده از تاريخ بيست و پنج ام تا ۲۹ خرداد كه به پزشك قانونى تحويل شده بر او چه گذشته ؟ بايد به من پاسخ دهند انگيزه قتل فرزندم چه بوده؟ قاتل يا قاتلين و آمرين چه كسانى بودند؟ اسلحه به كار رفته چه بوده؟ حتى وسايل شخصى پسرم را به من ندادند. تا امروز هيچ جوابى به من ندادند. وكيل من هم چنان پيگير است.

از چه مراجعى پيگيرى كرديد؟
علاوه بر اين شكايت، به آقاى شاهرودى رييس قوه قضاييه وقت، على لاريجانى رييس مجلس شوراى اسلامى، صادق آملى لاريجانى، كميسيون امنيت ملى، كميسيون اصل
نود مجلس نامه نوشتم دريغ از جواب. چه كردند براى ما؟ سوال من اين است كه نقش قوه قضاييه در اين كشور چيست و اين قوه چكاره است؟

اگر شكايت شما براى هميشه بى جواب بماند؟
از مراجع بين المللى دادخواهى مى كنم. بايد تكليف قاتل فرزندم مشخص شود. مگر آن كه شرط من را براى آزادى تمام زندانيان سياسى بپذيرند. البته بايد بگويم شهداى روز ۲۵ خرداد سال گذشته تنها فرزند من نبود تعداد زيادى در اين روز شهيد شدند محرم چگينى، حسن پور، اشكان سهرابى، مسعود هاشم زاده، رامين رمضانى و بسيارى ديگر كه هيچ نامى از آن ها نمى برند. برخى خانواده هاى آن ها را هم تهديد كرده اند كه چيزى نگويند. البته هيچ يك از ما خانواده ها از خون فرزندانمان نمى گذريم و اگر درايران جواب نگيريم از مراجع بين المللى پيگير خواهيم شد.

خانم فهيمى، چرا مساله اى مثل كهريزك در دستگاه پيگيرى مى شود و موضوع شهداى ۲۵ خرداد هنوز بى پاسخ مانده است؟
به خاطر ارتباط نزديك آقاى روح الامينى در دستگاه به حرف ايشان اهميت دادند. البته محسن روح الامينى، امير جوادى فر و محمد كامرانى، قهرمانى و ..همه فرزندان من هستند و من فكر مى كنم خدا خواست اتفاق كهريزك بيفتد تا صداى ما هم بيشتر به گوش مسوولان برسد. چون اين ها باعث شدند صدايى در بيايد. ما با اين كه اين همه گلايه و شكايت داريم هيچ كس پاسخگوى خون فرزندانمان نيست.تنها ندا و سهراب نبودند.جوانان زيادى از بين رفتند ما كه نمى توانيم كتمان كنيم، وقتى بهشت زهرا برويد.قطعه ۲۵۷ كاملا مشخص است. ما حق زندگى كردن داريم، حق داريم بپرسيم چرا فرزندانمان كشته شدند؟ قاتل را بايد معرفى كنند. در يك دادگاه علنى محاكمه كنند.

شما به عنوان اعضاى جنبش سبز ايران آينده را چطور مى بينيد؟
من جنبش را قبول دارم و خودم هم جزء جنبش سبز هستم و به خاطر سهراب تا آخر عمرم راه جنبش سبز ايران را ادامه مى دهم.چون جوانان سبز مثل سهراب زياد هستن و همه آن ها براى من مثل سهراب اند. اميدوارم آينده روشن باشد.

آقاى لاريجانى در سفر اخير در مورد حقوق بشر به رعايت كامل اين اصل در كشور اشاره داشتند، شما كه پس از شهادت فرزندتان تحت فشارهاى مختلف بوديد، آيا موافق اين ادعاى ايشان هستيد؟
به هيچ عنوان قابل قبول نيست؛ اگر حقوق بشر رعايت مى شد چرا سهراب من را كشتند؟ چرا جان اين همه جوان را سال گذشته گرفتند؟ من يك مورد ساده را براى شما مثال مى زنم يكى از حقوق شهروندى راه پيمايى مسالمت آميز بدون سلاح است چرا روز ۲۵ خرداد اين همه بچه هاى ما را كشتند؟ مگر خلافى كردند؟ حق اعتراض حق هر انسانى است.

معلوم هست هنوز غم از دست رفتن سهراب تسكين نيافته ايد.
هنوز نمى توانم باور كنم. سهراب براى من خيلى عزيز بود.باورم نمى شود براى من قابل هضم نيست چطور يك هموطن روى هموطن خود اسلحه بكشد.كجاى دين و قرآن گفته يك مسلمان م يتواند مسلمان ديگر را بكشد، از بالاى پل پرت كند. با ماشين از روش رد شود .اسلحه بكشد.با وجود سن ۵۵ ساله ام هنوز اين ها را نفهميدم. بعضى وقت ها فكر مى كنم آيا قدرت يا مال آن قدر ارزش دارد كه به خاطر آن جان مى گيرند.

و حرف آخر؟
سهراب من سبز است. بعضى ها مى خواهند فرزندم را مصادره كنند كه من اجازه نمى دهم. من منكر اعتقاد سهراب نمى شوم و اجازه سوء استفاده از نام او را نخواهم داد.

مگر از دولتى ها سراغ شما براى دلجويى آمدند؟
از هلال احمر و استاندارى بعد از شهادت سهراب آمدند. آمدند نمى دانيم دردى از ما دوا كنند يا دردى به دردهايمان اضافه كنند. آن ها كه از استاندار آمده بودند گفتند از بين رفتن فرزندتان كار اغتشاشگران بود گفتم پس همه مردم ايران اغتشاشگر هستند. بعد هم گفتند كه شما ۳ فرزند ديگر هم داريد كه به نوعى مارا تهديد كردند. در هر حال مساله ما دادخواهى است.

No comments:

Post a Comment